سالی که نکوست از بهارش پیداست...

ساخت وبلاگ

 جهان،علی است ولی بی تو مهربان،تنهاست

 ولی اگر تــــــــو نباشی ،همه جهان تنهاست

                  بــــهار بی تو سیاه است و شهر دلتنگ است

                  و خاک بی تو غریب است و آسمان تنهاست

گفتم که فاطمه سبب گریه اش چه بود؟

آیا که فاطمه هدفی جز فدک نداشت؟

آیا فدک به قیمت این درد و رنج بود؟

آن شور و جوش و ناله و افغان فاطمه

آیا برای ارث پدر بود؟ یا که… نه!

زهرا بسی بزرگتر از این خیال هاست.

***

آن درد و رنج را زهرا نه از در و پهلو گرفته بود!

آن سوز و ساز را، زهرا نه بهر صورت و بازو گرفته بود!

زهرای مرضیه

الگوی جاودانگی زن

می خواست تا اساس ستم زیر و رو کند

-آری! که اینچنین زن آزاده خو کند.

زهرا رشیده ای است که دامان همتش

گهواره حَسن پرصبور بود

آغوش رحمتش

مهد حسین و زینب آزاده خوی بود

***

اینست واقعیت تاریخ فاطمه

سوز و گداز رنگ نبرد داشت

در جبهه علی

فریاد گرم فاطمه هم جنگ سرد بود…

شاعر: مهدی امیرکمالی

انوشه میرمرعشی

مادر، دریاب که شکسته ام...

gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:06