سالهای آغازین زندگی
استیو جابز در ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ در سانفرانسیسکو از مادری به نام خوان کارول شیبل[واژهنامه ۱]که یکآلمانی-سوییسیبود[۵][۶]و پدریسوری[۷]ومسلمان[۷]به نام عبدالفتاح جان جندلی[واژهنامه ۲]که هردو دانشجو بودند زاده شد.[۸]گاهی از جابز به واسطهٔ سوریبودن پدرش به عنوان یکآمریکایی عربیاد میشود.[۷]کارول و عبدالفتاح در آن زمان هنوز با هم ازدواج نکردهبودند.[۸]هنگامی که استیو به دنیا آمد جندلی و دوستش خوان شیبل که هر دو ۲۳ ساله بودند نمیتوانستند فرزندشان را بزرگ کنند. خوان که از یک خانواده مسیحی محافظهکار بود، نمیتوانست خانوادهاش را متقاعد کند که با یک عرب مسلمان ازدواج کند.[۷]
در نهایت استیو توسط پل رینهولد جابز[واژهنامه ۳](تولد: ۱۹۲۲، مرگ: ۱۹۹۳) و کلارا هاگوپیان[واژهنامه ۴](تولد: ۱۹۲۴، مرگ: ۱۹۸۶) به فرزندی پذیرفته شد.[۹]هنگامی که از «پدر و مادر خواندهٔ» او سوال شد، جابز با پافشاری پاسخ داد که «پل و کلارا جابز پدر و مادر من بودند». او بعدها در زندگی نامهٔ خود اظهار داشته که «۱٬۰۰۰ درصد آنها پدر و مادر من بودند.»[۱۰]هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانوادهٔ جابز از سانفرانسیسکو بهمانتین ویودر کالیفرنیا نقل مکان کردند.[۱۱]مانتین ویو دردرهٔ سیلیکونقرار داشت. استیو فرزند دره بود و روح و انرژی درهٔ سیلیکون بر اعماق وجود استیو تأثیر گذاشت.[۱۲]بعدها، پل و کلارا دختری به نام پتی را به فرزندخواندگی پذیرفتند.[۱۳]پل جابز که یک مکانیک ماهر کارخانهٔ ساخت لیزر بود،[۱۴]مقدمات ابتدایی الکترونیک و طریقهٔ کار با دستها را به پسرش آموزش داد.[۱۱]کلارا جابز یک حسابدار بود[۱۴]و به استیو خواندن را پیش از رفتن به مدرسه آموخت.[۱۱]
جابز در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به این سؤال که میخواهد چه چیزهایی را به فرزندانش منتقل کند، چنین گفت: «تنها میخواهم برای آنها به همان خوبی باشم که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگیام نیز به این مسئله فکر میکنم.»[۱۵]
پدر و مادر بیولوژیکی جابز، در ژوئن ۱۹۵۷ صاحب فرزند دیگری به نام مونا (مونا سیمپسون) شدند.[۱۶]جابز برای اولین بار مونا را در سن ۲۷ سالگی ملاقات کرد.[۱۷]
یادگیری
دوران ابتدایی برای استیو خستهکننده بود. معلم کلاس چهارم در موفقیتهای بعدی او نقش زیادی داشت. وی بود که او را با تواناییهایش آشنا کرد، جابز بعدها از او به عنوان یک قدیس یاد میکرد. او باعث شد که استیو کلاس پنجم را به صورت جهشی طی کند و دورهٔ ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند.[۱۸]استیو همیشه در سخنرانیهایاچپیدرپالو آلتوشرکت میکرد و بعدها به استخدام همانجا درآمد و به عنوان کارمندان تابستانی همراه استیو وزنیاک کار میکردند.[۱۳]استیو در سال ۱۹۷۲، از «دبیرستان هومستد»[واژهنامه ۵]در شهرکوپرتینودر کالیفرنیا فارغالتحصیل شد و درکالج ریددر شهرشهر پورتلندایالت اورگنثبت نام کرد، اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد.[۱۹]کالج رید، یک کالجهنرهای لیبرالاست و پیدایش فردی چون استیو جابز حاکی از پراهمیت بودن این علوم است.[۲۰]
استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاسهای کالج از جملهخوشنویسیشرکت میکرد. این هنر در شغل آیندهٔ استیو تاثیر بهسزایی داشت. این هنر به استیو ایدهٔ سبک حروف چندگانه[واژهنامه ۶]را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده میشود.[۱۹]جابز میگوید: «اگر در کالج وارد آن کلاس(خوشنویسی) نمیشدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونتهای فاصلهدار مناسب را نداشت. و از آنجایی که ویندوز دقیقاً مکینتاش را کپی کردهاست، کامپیوتر هیچ کسی این فونتها و طرحها را نداشت.»[۲۱]در زمستان ۱۹۷۴، او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلساتباشگاه کامپیوتر هومبرورا آغاز کرد. در همین زمان جابز شغلی به عنوان یک تکنسین درشرکت آتاری، سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانهای که آن روزها محبوب بود، یافت.[۱۹]
gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 168 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:09