کارورزی اشرافی؟!!

ساخت وبلاگ
بالاخره بعد از مدتها اومدم که آپ دیت کنم
به خدا آنقدر سرم شلوغه
کار و درس و این حالت بد دوران بارداری
و گاهی هم که همسرم مسافرت کاری است
خدا را شکر مامان و بابام اینجا هستند
اگر نبودنند چه کار میخواستم بکنم

اما از امروز دیگه میتوانم آپ دیت کنم
چون از دو هفته پیش کارورزی ام شروع شده است که
توی یکی از شرکتهای های کلاس تبلیغاتی است
که البته علی رغم خوب بودن پورتفولیوم
و کارهای اجرایی ام اگر پارتی بازی همسرم و نفوذ او نبود
محال بود که بتوانم بلافاصله اونجا کاروزی ام را شروع کنم

خرید که افتادهه به عهده والدینم
و تمیز کردن خونه هم که خدمتکار میاید انجام میدهد
و مامان هم نظارت میکنه
و
راستی گواهینامه آمریکایی امون را هم گرفتیم
امتحان مثل آب خوردن بود
من و بابا انگلیسی امتحان را دادیم
ولی مامان به فارسی
لذت میبرم از این همه امکانات که برای ما توی اینجا
قایل میشوند. سالها توی یک کشوراروپایی زندگی کردم
که الاغهای احمق ازم میپرسیدنند شما زبونتون عربی است
و یا بورکا دارید. اینجا میدونند ایران کجاست
و فارسی زبان رسمی ما هست نه عربی و با چه ذوق و شوقی
هم دوست دارند فارسی یاد بگیرند.
به تمدن چندین هزار ساله امان احترام میگذارند
و شاید بتونم به جرات بگویم تاریخ ایران را بعضی هاشون بهتر از من بلدنند.

باورم نمیشه که سال پیش کجا بودم و حالا کجا
ولی حقیقت دارهه
و خوشحالم

اگر همه چیز خوب پیش برهه
بچه ها مثل خودم توی ماه بهار
بدنیا میایند.
بله درست شنیدید
بچه هایم



مثل اینکه دوقلو هستند
(تو خانواده همسرم دوقلو زیادهه)

من همیشه دوست دارم همه
چیز را برنامه ریزی کنم
البته کار راحتی نیست
ولی من سعی خودم را میکنم
چون با برنامه ریزی برای آینده
هدف پیدا میکنم
و به جلو میروم

از الان به فکر این هستم که بعد از اتمام حاملگی
چطور دوباره هیکلم را به قبل از حاملگی برگردونم
البته ما تو خانه هم استخر داریم و هم سونا و جکوزی و یک اطاق را هم همسرم
برای خودش اطاق بدنسازی درست کرده بود
و کلی وسایل ورزشی مجهز توش هست
من دی وی دی زومبا را هم گرفتم
که انجام بدهم
شاد هست و من دوست دارم شاد بشوم

با دختر عموی همسرم هم در تماس هستم
و به اونهایی که از من با پیام خصوصی جویای احوال او میشوند باید بگویم
حالش خوبه و سرش شلوغ
در ضمن وبلاگ جدیدش را هم گاهی مینویسه
ولی بهش حق میدهم دیگه مثل سابق ننویسه
چون یکی از بچه ها برام یک میل زدهه بود
که یکنفر تمام مطالب وبلاگ قبلی دوستم را
کپی کردهه و در واقع مثل این بود که
وبلاگ دوستم را رفته به اسم خودش
جای دیگه ثبت کردهه
و از سایتهای خوب بچه های هلند هم چند تایی
اونجا اضافه کردهه

پیش خودم گفتم آخه آدم درست حسابی اگر
مطلب نداری بنویسی چرا وبلاگ درست میکنی
و تازه اگر یکنفر مینویسه با ذکر نام منبع اصلی
اجازه داری مطالب را استفاده کنی
چرا توی اغلب جاها اسم وبلاگ او را ذکر نکردی
و به قول معروف
در دیزی بازهه
حیای گربه کجا رفته؟
یک مطلب را از اونجا کپی میکردی نه همه مطالب را....

وقتی به دوستم گفتم فقط لبخند زد
و گفت خوب این نشون میدهد توی این همه وبلاگی که در هلند نوشته شدهه
چقدر مطلب خوب برای جلب خواننده وجود دارهه
که این شخص فقط تونسته از کل وبلاگ من برای خودش وبلاگ درست کنه
و از وبلاگهای دیگه فقط یک دونه مطلب خوب تونسته
پیدا کنه

پیش خودم گفتم
آه کاشکی من هم اینقدر مثل دوستم اعتماد به نفس داشتم
خوش به حالش
بیخود نیست به اینجا رسیدهه

بهرحال این آدرس وبلاگ قدیمی دوستمه که بخاطر من
نوشته بودش:
http://yek-irani-dar-holland.mihanblog.com
و این هم آدرس اون وبسایتی است که تمام مطالب دوست من
را کپی کردهه
http://hollandia.com/fa

و این هم جواب دوست من به وبلاگ هلندیا که نقص کپی رایت را با اشتراک گذاری
اشتباه گرفته اند. حالا باید دید که آیا نویسنده
وبلاگ هلندیا به خواست نویسنده وبلاگ احترام میگذارد و مطالب و عکسهای کپی شده از آنجا را بر میدارد؟!!!!
و در صورت نیت اصلی اش یعنی اشتراک گذاری لینک به صفحه اصلی
و وبلاگ مبدا (یک ایرانی در هلند ) را ایجاد مینماید؟ یا نه....



خودتون نگاه کنید و قضاوت
و خنده دار تر از این موضوع اینه
که این شخص حتی الفبای وب سایت سازی با
پ ها پ و اس کیو ال را هم بلد نیست
و انگار هر کس میخواهد براش پیام بفرسته
پیام خطا میگیرهه

دوستم تنها از این متاسف شد که مطالبش در سایتی استفاده شدهه
که مردم را به پناهندگی تشویق میکنه
دوست من یکی از افرادی است که همیشه گفته و میگوید
که با عزت واحترام و از راه قانونی
وارد یک کشور خارجی بشوید و درس بخونید و یا کار کنید
و بعد اگر دلتان خواست همانجا بمانید ولی
تن به خفت و خواری پناهندگی ندهید.

حالا هم که اروپا و آمریکا چنان گرفتار رکود اقتصادی هستند
که پناهنده ها را با یک بررسی کمتر از شش ماه روانه کشور مبدا میکنند

خلاصه این قسمت هم در جواب دوستانی بود که از دوستم میپرسیدنند
بهش میگویم خوبه دیگه کامنت گذاری توی وبلاگت را میبندی
و من باید جواب سوالهای مربوط به شما را بدهم
و اون میخندهه

از کارورزی ام باید بگویم
که خیلی جای لوکسی است
و تمام کارورزهای ارشد که من هم هنوز نیامدهه
جزوشون شدم
(خدا شوهر و خانواده اش را برام حفظ کنه )
یک اسیستنت هم دارند
که برامون قهوه میارهه و تلفن جواب میدهد
و کارهامون را برای چاپ میفرسته و یکجورهایی
منشی ما کارورزهای ارشد تلقی میشود
اسم منشی ما لیزا هست
دختر با نمک و نازی است
و خیلی هم حافظه خوبی دارهه
با من خیلی مهربونه
و قهوه کاپوچینوی من را اول از همه برام تو اطاق
میارهه و خیلی هوای من را دارهه

براش یک عطر برای کریسمس خریدم
چند وقت پیش عطر رومنس رالف لورن را زده بودم
گفت وای همیشه عطرهای خوب میزنی امروز دیگه
بوش فوق العاده است. براش همون عطر را خریدم
ناسلامتی اینهمه زحمت میکشه



وای تازه هنوز همه کارتهای کریسمس که باید بفرستم را
ننوشتم. یعنی کارت و کادو ها را خریدم
فقط آدرس لازم دارهه
و بعد هم لیزا جون میتونه برام پست کنه
منشی ما کارهای شخصی امان را اگه ازمون خوشش بیاید انجام میدهد
و من تو همین دو هفته ای که اونجا رفتم
کلی تو دلش جا باز کردم

از هفته دیگر هم میخواهم دکوراسیون اطاق فسقلی ها را شروع کنم
همسرم اصرار داشت که دکوراتور بیاید
گفتم نمیگویند بنده خودم توی این بیزنس هستم
اونوقت یکی دیگه طرح اطاق را بیاید بدهد

در آخر برای دوستی که در دنیای مجازی باهاش دوست شدم و
هم باهاش دعوا میکردم و هم شوخی
و در ضمن به خاطر او هم این وبلاگ را شروع کردم
آرزوی یک زایمان بی درد و راحت را میکنم
توی وبلاگ پرستوی عزیزم خوندم که بزودی دختر کوچولوی شکلات خورش
بدنیا میاید
پرستو جان پیشاپیش تبریک به خاطر نو رسیده ات

در ضمن مریم عزیزم مامان کیارش کوچولو برای تو هم آرزوی یک زایمان راحت و
خوب را دارم. میدونم که نی نی با کیارش کوچولو داستانهای خواندنی
زیادی برای ما خواهد داشت.
امروز از اینکه توانستم به وبلاگهای بعضی از دوستان سر بزنم خوشحال شدم.
بعضی جاها بخاطر غم از دست رفته ای گریستم و در جایی دیگر با خبر ورود یک کوچولوی نازنین شاد شدم و در جای دیگر بخاطر نامزدی دوستی دیگر مشعوف.

با آرزوی موفقیت برای تک تک شما
تا پست بعدی به درود



gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 239 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:14