صفت الله صالحی، قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی استان قزوین در گفتگو با ولایت: نباید از رهبرمان سبقت بگیریم و خلاف گفته ایشان عمل کنیم / بخش دوم

ساخت وبلاگ

بخش اول مصاحبه را اینجا بخوانید.

** آقای صالحی شماسابقه زیادی در روابط عمومی دارید و خودتان هم وبلاگ نویس هستید. دولت اصولگرای موردحمایت شما، با رسانه های مکتوب و مجازی ارتباط مطلوبی نداشت و می گویند احمدی نژادکلا نگاهش به رسانه ها منفی بود، این مطلب راقبول دارید؟

دولت آقای احمدی نژاد نهتنها به رسانه ها، بلکه به احزاب هم نگاه خوبی نداشت؛ ضمن این که در حال حاضر خود بندهدر شبکه مجاز ی فعالیت می کنم. در حال حاضر مخاطب شبکه مجازی چندین برابر رسانه هایمکتوب شده است و شاید در اوج این قضیه هم درست اصابت کرد به زمان آقای احمدی نژاد وشاید در زمان آقای روحانی هم همین حالت باشد. ممکن است در رابطه با بحث حمایت از رسانهها تعارف بفرمایند؛ ولی تیراژ هایی که در زمان دوم خرداد و فعالیت روزنامه ها زنجیرهای دیده می شد، اصلا تکرار نخواهد شد.

** سوال درباره تیراژنبود؛ بحث نگاه دولت به رسانه است که اساسا رسانه ها را حساب نمی کرد. برای مثال بامسئولان اصولگرا مثل آقای عباس ظاهری، رییس شورای شهر قزوین، بارها تماس گرفته می شود،ولی مصاحبه نمی کنند. مسئولانی که طبق گفته امام، باید مردم را ولینعمت خود بدانند،پاسخگوی پرسشهای مردم نبودند و می گفتند من فقط عمل می کنم و حرف نمی زنم یعنی خودشانرا ملزم به پاسخگویی نمی دانستند. این را قبول دارید که کلا ارتباط اصولگرایان با رسانهها ارتباط مطلوبی نیست؟

فعالیتی که خود روابط عمومیها در بحث اطلاع رسانی بر می گردد به این که 8 سال پیش در داخل استان قزوین شاید دهتا سازمان و اداره کل نداشتیم که از نظر شبکه مجازی سایتی داشته باشد و افراد بخواهندمراجعه بکنند و بخوانند، ضمن این قبول دارم باید از طریق رسانه های مکتوب هم بسیاریاز نیاز های مردم را پاسخگو باشیم، اما متاسفانه رسانه ها هم مقداری مقصر بودند. رسانه ها بیشتر به عنوان آگهی و رپورتاژبه دستگاه ها و سازمان ها نگاه می کردند، تا این بخواهند جریان سازی و شفاف ساز ی بکنندو یا مشکلات را به اطلاع مردم برسانند. در اکثر رسانه های قزوین شاید بیشتر از 20 تا30 درصد نتوان مطلب مفید یافت. کدام رسانه رفته و دستگاه یا مسئولی را به چالش کشیدهاست؟

** جرات به چالشکشیدن نبوده و در باره هرکس نوشته شده فورا تهدید به شکایت و قطع آگهی و... کرده.

بحث نبودن جرات نیست، مثلادر رابطه با نشریه ولایت، بنده شانزده سال است که در هیئت منصفه مطبوعات هستم و دراین مدت کلا دو مورد شکایت از نشریه ولایت داشته ایم و آن هم بخاطر درایت آقای موسویبود که مثلا اگر کسی شکایت می کرد بلافاصله نظر شخص تامین می شده و فرصت پاسخگویی دادهمی شده است یا جبران می شد؛ ولی بعضی ها این زیرکی را نداشتند و از رسانه ای که درچارچوب حرکت کند، کسی شکایت نکرده، بیشترین شکایت ها حداکثر از 3 یا 4 مجموعه بودهاست.

** گفتید برخورددولت احمدی نژاد با احزاب هم خوب نبوده؛ در 8 سال گذشته سه معاون سیاسی امنیتی منصوبو عزل شده اند. هر سه هم بومی و اصولگرا بودند. کدام یک از این سه نفر احزاب را حسابکردند؟

اگر بخواهیم این ها را مقایسهبکنیم شاید از نظر ویژگی های یک معاون سیاسی، سیاسی ترین شان آقای نیکویه بود که شناختاز احزاب و تشکل ها و جریانات داشت و حتی در زمان شورای شهری هم آشنایی با جریاناتباعث کمک به خیلی از امور می شد و در زمان های بعد بیشتر دولت تشخیص می داد نیروهاییباشند که ضمن داشتن سلامت فکری و پاک دستی و این چیزها بتوانند فقط استان را در آرامشنگه دارند.

** در آرامش نگهداشتن، ترجمه همان درجازدن نمی شود؟

البته خود من این شیوه راقبول ندارم و به نظرم در فضای تضارب آراست که خیلی از افراد افکار خودشان را آشکارمی کنند و نقطه ضعف خودشان را بروز می دهند و اگر در سکوت باشد هر کسی کار خودش راانجام می دهد. من می گویم در سال سه تا چهار بار با جریانات و تشکل های سیاسی و تشکلهای مردمی نشست گذاشته شود و دغدغه های مردم را به استاندار برسانند ولی اینطور نبود.

** یعنی شما هم قبولدارید که دو معاون سیاسی امنیتی سابق، استان را در رکود سیاسی نگه داشتند؟

ما با آقایان طاهر خانی وصابری مشکل خاصی نداشتیم و اگر درخواستی داشتیم آقای طاهرخانی اجابت می کردند براینشست و... اما خود ما ترجیح می دهیم همانطور که آقای روزبه با جریانات اصولگرا نشستداشته، با دوستان اصلاحات هم داشته باشه و جلسات مشترک بیشتر باشد. یعنی اگر مجموعنماینده دولت مخصوصا معاونت سیاسی امنیتی، ارتباط با جریان های فعال جامعه داشته باشدبه نفع خود نظام هست.

** در سالهای اخیرخیلی انتقادها از استاندار سابق بود که کار نکرده و ساعت 8 می آمد و ساعت 2 می رفتو نگاه کلانی به استان نکرد و فقط در استانداری حضور داشت. با این حال شما و حزب متبوعتان از ایشان حمایت می کرد. می توانید بگویید استاندار مورد حمایت تان برای استان چکارکرد؟

تفاوت استاندار بومی و غیربومی در همین مسائل است. آقای عجم شاید کار بزرگی در استان انجام نداد، منتهی به زمانیبرخورد کرد که عملا بودجه استان در سطح بالایی نبود. تفاوت آقای روزبه با آقای عجمدر همین هست که آقای عجم شاید استاندار خوبی بود و اگر شناخت بیشتری از استان داشت،شاید موفقیت های بزگتری دست پیدا می کرد. اگر فقط به بودجه دولت متکی باشند به غیراز آقای عجم حتی شخص بزرگتری هم استاندار بود، نمی توانست کار عمده ای انجام دهد.

** برگردیم به یکیاز سوال های قبلی؛ چرا اصولگرایان سهم خواهی می کنند در حالی که برخی می گویند دولتمورد حمایت شما اصولگرایان، بسیاری از اصلاح طلبان شایسته و فرهیخته استان را در اداراتقلع و قمع کرد؟

این را اصلا قبول ندارم؛مگر این که تخلفی کرده باشند، یعنی همه بودند، ولی در مسئولیت های مهم حضور نداشتند،اما در رابطه با حال اگر بخواهیم استان موفقی داشته باشیم باید به همه ظرفیت ها توجهکنیم. مخصوصا با ترکیب آرایی که به دست آمده، بنده نظر آقای بهشتی سرشت را خواندم کهگفته بودند 80 درصد مسئولیت ها باید برای ما باشد. از کسی که تاریخ درس می دهد و میداند این سهم خواهی ها درج می شود و تعیین تکلیف کردن برای نماینده ارشد دولت کار شایستهای نیست. آقای روزبه به نظر من نیروهای هر دو طرف را می شناسد؛ هم نیروهای تحصیل کردهرا می شناسد و هم نیروهای بی سواد و هم نیروهای کاردان را می شناسد. گاهی که از کنارنگاه می کنی بهتر می شود رصد کرد؛ کاری که الان ما در حزب انجام می دهیم و هرکسی برایکاری می آید در پست مدیر کلی یک سازمان یا معاون استاندار یا فرماندار بلافاصله بامحل هایی که قبلا مسئولیت داشته تماس می گیریم و می پرسیم آقای فلانی کجا بوده و چهسابقه ای داشته است و عملکرد ایشان در آنجا چگونه بوده است؟ آیا مثبت بوده یا منفیو در این مطلب هم کسی که از کنار نگاه می کند، نواقص را بهتر رصد می کند و می بیند.

** آقای نیکویه درمصاحبه شان با ولایت گفتند یکی از معضلات استان شیوع روزافزون چاپلوسی است. به نظرشما برای رفع و مبارزه با این معضل چه بایدکرد؟

اعتقاد من این است که اگراحزاب و تشکل های سیاسی تعزیه گردان انتخابات باشند و احزاب کابینه ها و نیروها رامعرفی بکنند، نیروهایی که وارد احزاب می شوند با شناخت وارد می شوند یعنی شناخت دوطرفه، شخص مطالعه می کند اساس نامه سوابق بنیاین گذاران شوارای مرکزی و ورود به احزابمی کنند و از طرف دیگر شخصی که می خواهد وارد شود اگر تشکیلات حزبی منسجم باشد، سوابقشخص بررسی می شود و صلاحیتت های شخص و توانمندیهای شخص ارزیابی می شود و با عضویت موافقتمی شود. بعد از عضویت به شخص آموزش می دهند و برای پذیرش مسئولیت ها شخص را تربیت میکند. شما امریکا را ببینید، به فرض اگر حزب جمهوری خواه در آمریکا حکومت می کند، حزبدموکرات سعی می کند نقاط ضعف حزب جمهوری خواه را آشکار و بزرگنمایی کند و برای خوداستفاده کند و بر عکس حزب مقابل نقاط قوت حزب رقیب را رصد می کند تا با استفاده ازآن ها نقاط ضعف خود را برطرف کند و... فرهنگ چاپلوسی زمانی است که کسی وابستگی هایسیاسی اعتقادی را نداشته باشد، مثلا بعضی از مسئولین که کنار هم گذاشته می شوند بخاطراین که بتواند دوباره مسئولیت داشته باشند، حتی از 8 سال عملکرد خود هم دفاع نمی کنندکه بگویند. در دولت گذشته حداقل آقای طاهر خانی جرات کردند و گفتند که من افتخار میکنم که اصولگرا هستم و به داشتن لباس سبز سپاه افتخار می کنم! کمتر کسی حاضر می شودحتی همین حرف را هم بزند. شخص از عملکرد خود دفاع نمی کند بخاطر این که در این دولتهم جایی داشته باشد. تغییر دولت ها ضمن این که مزایایی دارد مضراتی اینچنین هم داردولی اگر احزاب در انتخابات شرکت کنند مثلا اگر جریان اصلاحات با حزبش در انتخابات موفقشود، سایر احزاب دیگر دنبال سهم خواهی نیستند؛ زیرا حزب موفق و پیروز مشخص است. الانآقای روحانی می گوید نه من اصلا وابسته به فلان حزب و جناح و جریان نیستم و همه همباید برد برد باشد.

الان شاید فرهنگ چاپلوسیبیشتر رواج پیدا کند متاسفانه در رسانه ها هم باب شده است و من بیشتر از این گلایهمند هستم و در استانداری هم عرض کردم که مواظب کسانی که پوست خربزه زیر پایتان می اندازندباشید و ادبیات چاپلوسانه را در رسانه ها چه برای خود شما و چه دیگران نمی پسندیم وانشاله فرهنگ چاپلوسی در کشور وجود نداشته باشد.

** شما در هیات منصفهمطبوعات هم هستید. وضعیت مطبوعات استان را چطور می بینید؟

من مدتهاست پیگیری کرده امو این صحبت هایی که شما با گروه ها و افراد مختلف انجام می دهید، کاری مثبت و خوب است.اگر در وبلاگ من آخرین مطلبی که نوشته ام راخوانده باشید «ضرورت ثبت خاطرات فرزندان انقلاب» یکی از کارهایی که مغفول مانده، شایدجدای از بحث شرایط سیاسی فعلی ثبت خاطرات فرزندان انقلاب است. این کار بزرگی که شماآغاز کردید در زمینه سیاسی خوب است، ولی نشریات می توانند بابی را باز کنند و در قضیهخاطرات فرهنگی سیاسی و اجتماعی و احزاب هم این کار شما را انجام دهد؛ یعنی مثلا کسینیامده ببیند چه کسانی از ابتدا در حزب جمهوری اسلامی بودند و چه کسانی در احزاب دیگرو یا الان در کجا و به چه کاری مشغولند و یا در سایر جریانات و... این مسائل که سندبشود برای انقلاب ماندنی است و برای انقلاب سرمایه می شود و در حال حاضر جای خالی اینموضوع وجود دارد. در مورد نشریه خود شما هم روند کار ولایت بد نبوده است به غیر ازمطلبی که آقای موسوی 8 سال گذشته را به چالش کشیده بودند و نقدی نوشته بودند که غیرمنصفانه بود.

** پیش بینی شمااز آینده استان چیست؟

استان ما خیلی از مزایا رادارد که خیلی از جاها ندارد. منتهی بعضی از پتانسیل ها وجود دارد که استفاده نمی شود،برای مثال قزوین با این همه آثار باستانی حتی کسی از شهروندان حاضر نیست مجانی برایبازدید اینها برود. خود مردم قزوین از پتانسیل های استان خبر ندارند مثلا در منطقهالموت روستاهایی داریم که هنوز بکر و زیبا هستند ازنظر فضا سازی و معماری . ولی خیلیها از این نعمت ها استفاده نمی کنند و از مکان های مصنوعی سایر استان ها با ذوق و شوق بازدید می کنند. فکر می کنم یکی این قضیه ویکی هم در شناساندن تفاوت های قبل و بعد از انقلاب اگر رسانه ها فعال شوند، خیلی میتوانند کمک بکند به دانستن قدر موقعیت هایی که وجود دارد و این که صرفا همه مسائل راسیاسی نگاه کردن جالب نیست البته شاید وظیفه شما نباشد و مثلا بایستی خبرنگار دیگریباشد که مسائل فرهنگی و اجتماعی را مطرح کند و در بحث عفاف و حجاب و آداب و رسوم وبازی ها را بررسی نگاه کنند. اگر اینها انجام شود رسانه ها برای مخاطب جذاب می شودو همچنین وظیفه خود را در قبال نظام و انقلاب انجام می دهد.

gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 276 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:19