فرج الله فصیحی رامندی، فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای شهر قزوین در گفتگو با روزنامه ولایت: عملکرد اصولگرایان استان قزوین در انتخابات اخیر مث

ساخت وبلاگ
فرج الله فصیحی رامندی، فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای شهر قزوین در گفتگو با روزنامه ولایت:
عملکرد اصولگرایان استان قزوین در انتخابات اخیر مثبت نبوده است


ضعف رسانه‌ای شورای شهر را می‌پذیرم
انتخاب سیاسیون برای ریاست هیات‌های ورزشی استان مفید بوده است
حسین آذربایجانی؛ یکی از اعضای منتخب شورای شهر قزوین، فرج‌ا... فصیحی رامندی است. او که بین دوستانش به حاج فصیح معروف است، سال 59 به سپاه پاسداران پیوسته بود با 28 ماه سابقه جبهه و 87 ماه سابقه اسارت، پس از آزادی و بازگشت به سرزمین مادری، مسئولیت‌هایی مثل ستاد رسیدگی به امور آزادگان، جانشین فرماندهی سپاه استان، مدیرکل امور جانبازان، فرمانداری بویین‌زهرا، فرمانداری البرز و عضویت در شورای شهر قزوین داشته است. زبانی صریح و روشن دارد، طفره نمی‌رود و انتقادها را می‌پذیرد. با حاج فصیح درباره مسایل شهری و شورا، مسایل سیاسی و سوابقش گفتگویی کردیم که در ادامه می‌خوانید.
فکر می‌کنید فضای انتخابات سال گذشته چطور بود که به انتخاب شما به عنوان یکی از اعضای شورای شهر قزوین انجامید؟
ـ انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال 92 ویژگی‌های خاصی داشت. یکی از این ویژگی‌ها، تعدد نامزدها بود.
نیروهای کیفی و توانمندی هم در این انتخابات ثبت‌نام کرده بودند؛ به هر حال خواست و اراده مردم بر این قرار گرفت که 13 نفر حاضر در شورای شهر کنونی با تفاوت آرای نسبی به همدیگر انتخاب شوند.
شما روزهای انتخابات اظهارنظری کرده بودید مبنی بر اینکه بعضی از نامزدهای انتخابات دختربچه‌هایی هستند که توان نوشتن یک نامه اداری را هم ندارند. الان چطور می‌گویید نیروهای توانمندی ثبت‌نام کرده بودند؟ بسیاری از مخاطبان، منظورتان از آن اظهارنظر را نینا سیاهکالی مرادی دانستند که در کمال شگفتی «پس از انتخابات» رد صلاحیت شد و کسی هم حرف روشنی درباره این قضیه عجیب نزد.
ـ بنده نظرم به شخص خاصی نبود. برداشت‌ها درباره این حرف من متفاوت است. خبرنگار از من پرسید که جایگاه شورا در شهر چگونه است و آیا مسئولین به شورا توجه می‌کنند یا نمی‌کنند؟ من در پاسخ این سوال گفتم اگر نیروی توانمند و باتجربه‌ای انتخاب شود هم تجربه و درایت کافی را دارد و هم به دلیل آشنایی با روال کارها و رابطه با مدیران اجرایی و همینطور احترام و اعتباری که دارد، بسیار بهتر و سریع‌تر می‌تواند کارهای شهر را پیش ببرد. این را مقایسه کنید با یک جوان تازه فارغ‌التحصیل بی‌تجربه که حتی یک نامه اداری را هم نمی‌تواند به راحتی بنویسد. حالا از تعبیر من برداشت‌های متفاوتی شده بود و من کلی مطرح کردم.
منتقدان می‌گویند ترکیب شورای کنونی چندان قوی نیست.
به نظر من ترکیب خوبی است؛ یعنی هم نیروی فنی داریم، هم فرهنگی و هنری و هم نیروی باسابقه شورایی داریم. خانم‌ها در شورا هستند. در بخش اجرایی و سیاسی نیز بنده و آقای صادقی‌نیارکی به عنوان فرمانداران سابق و بقیه دوستان هر یک به گونه‌ای تجربیاتی دارند و امیدوارم که این 4 سال بتوانیم با استفاده از این تجارب، خدمات شایانی به مردم این شهر ارائه دهیم.
منتقدان می‌گویند شورا در‌واقع شورای شهردار است و شورای شهر نیست. یعنی هر چه شهردار آورده به راحتی تصویب کرده‌اید و آن‌گونه که باید در جواب‌های مثبت‌تان فکر نکرده‌اید.
ـ این را نه می‌توان رد کرد و نه می‌شود قبول کرد و این به آن معناست که شورا فقط در حوزه شهرداری می‌تواند اعمال نظر کند...
منظور منتقدان بیشتر این است که شورا متاثر از شهرداری و شخص شهردار است. یعنی هر چه شهردار می‌آورد بدون بررسی کافی و دقیق تصویب می‌شود.
ـ این برداشت هم در بعضی‌ها وجود دارد. طبق قانون شورا باید در تصمیمات سایر دستگاه‌های خدمات رسان شهری مثلا در امور آموزشی، فرهنگی و بهداشتی در محدوده شهر باید شورا دارای نظر باشد. قانون این پیش‌بینی را کرده اما چون خلاء‌های قانونی داریم، از طرفی مسئولان اجرایی به سادگی تن به این موضوع نمی‌دهند. شوراها هنوز آن جایگاه واقعی را که شورایی تصمیم گرفته شود و دولت تنها نقش نظارتی داشته باشد وجود ندارد و حتی در بخش اقتصادی که دولت نباید هیچ دخالتی جز نظارت بکند نیز می‌بینیم که دولت خودش بزرگترین بازیگر اقتصادی است و به نوعی بزرگترین رقیب و مانع رشد بخش خصوصی است. البته ما سعی می‌کنیم که هماهنگی لازم را با مدیران خدمات‌رسان شهری داشته باشیم تا بتوانیم به مدیریت متحد و هماهنگ شهری (من نمی‌گویم مدیریت واحد مثل برخی کشورهای دنیا که اینجا امکان ندارد) نزدیک شویم.
منتقدان، عملکرد فرهنگی شورا و شهرداری قزوین را در حد شعار سال جاری نمی‌دانند و معتقدند سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری بسیار بهتر از این‌ها باید خدمات بدهد و این خدمات را باید شورا از آن بخواهد. شما در این زمینه چکار کرده‌اید؟
ـ یکی از کمیسیون‌های ما با 5 عضو شورا کمیسیون فرهنگی است که در برنامه‌های سازمان فرهنگی ـ ورزشی شهرداری تاثیرگذار است و تمام کارهای این سازمان تحت نظارت این کمیسیون است. ما امسال در بودجه هم پیش‌بینی کردیم که چند خانه فرهنگ و کتابخانه را احداث کرده و یا در احداث آن مشارکت داشته باشیم، امور فرهنگی ورزشی محله‌ها را ارتقا دهیم از این رو کمیسیون فرهنگی شورا متعهد شده که سیاست‌های اجرایی این بخش را نظارت کند.
می‌گویند تفکر حاکم بر فرهنگ شهر بسیار قدیمی و فسیل شده است؛ مثلا هنوز هم خیال می‌کنند همین که 4ـ5 هزار بروشور و پلاکارد و بیلبورد چاپ کنند، یعنی کار فرهنگی کرده‌اند، در حالی که این طرز فکر مال دهه 30 و 40 است و الان در کشورهای دنیا منسوخ شده است. شما این گفته منتقدان را قبول دارید که بخش فرهنگی شورا و شهرداری از ضعف مفرط خلاقیت و نوآوری رنج می‌برد؟
ـ حوزه فرهنگ بسیار وسیع است. موضوع تعریف شده و مشخصی ندارد که همه در آن مسیر حرکت کنند. یک جریانی فرهنگ را در یک حوزه مشخص می‌بیند، یک جریان دیگر دایره فرهنگ را وسیع‌تر می‌بیند. در حال حاضر این مجموعه همکاران شورا و کمیسیون فرهنگی این آمادگی را دارند که همه پیشنهادها را بپذیرند و در صورت مفید بودن در دستور کار قرار دهند. الان هم در سازمان فرهنگی ـ ورزشی شهرداری علاوه بر تبلیغات که به آن اشاره کردید، در جشنواره‌ها و همایش‌ها، برگزاری جلسات آموزشی، سمینارها و همچنین مسابقات فرهنگ محله‌ای کار می‌کند. اگر دوستانی باشند که پیشنهاد و ایده جدیدی داشته باشند که در تقویت هویت اسلامی، ایرانی و ملی ما تاثیرگذار باشد، در کمیسیون فرهنگی استقبال می‌کنیم و محدودیتی در این زمینه نداریم. می‌خواهم بگویم که تفکر بسته‌ای وجود ندارد و درها به روی ایده‌های نو باز است.
منتقدان شهر قزوین را به نوعی «شترگاوپلنگ» می‌دانند که نقشه راهش مشخص نشده است که دقیقا معلوم باشد به کجا می‌خواهد برسد. یک سند چشم‌انداز فرهنگی ندارد. پایلوت همه چیز هست و در‌واقع هیچ چیز نیست. از یک طرف می‌گوید پایتخت خوشنویسی جهان اسلامم، از یک طرف می‌گوید پایلوت اِسکان سازمان ملل هستم، از یک طرف دیگر چندمین حرم انبیاء‌ام، یعنی یک جاندار با یک تن و چند سر است که هر کدام آن را به سویی می‌کشند. آیا بهتر نیست یکی از این سرها را بگیرد و به سمتی مشخص برود؟
ـ دوستانی که در این زمینه کار می‌کنند چه مجموعه مدیریت استان و چه مجموعه مدیریت شورا و شهرداری همه هدفشان این است که تحولی در قزوین ایجاد کنند؛ تحول تاریخی و باستانی، عمرانی، شناساندن قزوین به گردشگران ایران و جهان و... . فعالیت‌ها متفاوت است، در ارتباط با گردشگری الان تلاش می‌شود که قزوین در گردشگری مذهبی بتواند خود را بشناساند. در بخش تفریحی و فضای سبز و... همه این‌ها برای آن است که هم مردم شهرمان برخوردار شوند و هم زمینه‌ای برای حضور گردشگران در استان باشد. ما معتقدیم گردشگری می‌تواند رونق اقتصادی را برای شهر ما داشته باشد. اینکه ما در زمینه‌های مختلف کار می کنیم، ظرفیت و توان را داریم و باید بتوانیم از آن برای شناساندن قزوین استفاده کنیم و حالا شاید به نام شاخصی نرسیده باشیم اما تلاش می‌کنیم که از همه جهت شهر خود را بشناسانیم.
یکی از انتقادات رسانه‌ها به شورا و شهرداری ضعف مفرط روابط عمومی است؛ مثلا رئیس شورای شهر آقای ظاهری به ندرت با رسانه‌ای مصاحبه می‌کند، یا اعضای شورا از برگزاری نشست مطبوعاتی می‌ترسند. زنان شورا اصلا در رسانه‌ها بروز و نمود ندارند و روابط عمومی هم آن طور که سابقا اخبار شورای شهر را در اختیار رسانه‌ها می‌گذاشت، دیگر آن قدرها فعال نیست. از وعده‌های انتخاباتی خود شما یکی این بود که هر 6 ماه یک نشست خبری داشته باشید و الان 6ـ7 ماه از مسئولیت‌تان گذشته و هنوز خبری نیست.
ـ این ضعف رسانه‌ای شورای شهر را می‌پذیرم؛ ما در مطبوعات و رسانه‌ها زیاد فعال نیستیم. البته بخشی از این هم بخاطر نگاه برخی از رسانه‌هاست؛ یعنی یک مصاحبه مطبوعاتی مستلزم آن است که هزینه‌ای برایش به مطبوعات پرداخت شود. می‌خواهم بگویم که رابطه‌ای دوطرفه است. بعضی از دوستان می‌گویند کار باید انجام شود و لزومی ندارد مطرح شود. از آن طرف نگاهی در برخی مطبوعات هست که می‌گوید نشست مطبوعاتی حتما باید حمایت مالی هم داشته باشد.
مگر نمی‌شود نشست مطبوعاتی وعده داده شده را برگزار کنید و رپرتاژ هم ندهید. الزامی به این کار که ندارید.
ـ من در این 6 ماهی که مسئولیت قبول کرده ام، چند مصاحبه اختصاصی داشته‌ام و فعال بوده‌ام اما اینکه بگوییم بیایید و حمایت مالی نمی‌کنیم صورت خوشی ندارد. در مصاحبه مطبوعاتی اعضای شورا هم باید با سخنگو و رئیس صحبت کنید. من به عنوان عضو شورا در جایگاهی نیستم که از طرف همه صحبت کنم.
از بحث شورا خارج شویم و به احوال شخصی برسیم. شما رئیس هیات موتورسواری هم هستید. ارتباط سیاست با موتورسواری چیست؟
ـ ورزش ما نیاز به حمایت دارد. از طریق فدراسیون یا اداره کل ورزش و جوانان اعتبار خاصی به هیات‌‌ها داده نمی‌شود. خود ورزشکاران بیشتر مایل هستند از چهره‌هایی دارای مقبولیت اجتماعی و قدرت سیاسی ریاست هیات‌ها را بر عهده بگیرند که بتوانند این حمایت موردنیاز ورزش را تامین کنند. وقتی دوستان به من پیشنهاد دادند، گفتم من موتورسواری بلدم اما نه در حد حرفه‌ای! پیشنهاد دوستان این بود که ما اصلا قصدمان این نیست که از شما استفاده حرفه‌ای بکنیم. انتظارمان این است که به عنوان حامی این رشته وارد شوید و از آن حمایت کنید.
من هم گفتم اگر اندک آبرویی دارم، صرف حمایت و تقویت این رشته ورزشی خواهم کرد.
تجربه ورود سیاسیون یا نظامیان به ورزش در کشور ما همیشه دردناک بوده است؛ مثلا حضور آقای رویانیان در تیم پرسپولیس یا آوردن تیم پیکان به قزوین که با آن شرایط دوباره به تهران برگشت و... .
ـ در سطح کلان نظر نمی‌دهم اما در سطح استان انتخاب سیاسیون برای ریاست هیات‌های استانی ـ اگر از خود ورزشکاران سوال کنید ـ مفید بوده است. من در هیات موتورسواری علیرغم اینکه حتی 1 ریال از فدراسیون نگرفته‌ام، چندین مسابقه برگزار کرده‌ام و چندین قهرمانی و نایب قهرمانی کشوری و منطقه‌ای داشته‌ایم.
یکی از سوال‌های مخاطبان این است که برخی هم دوره‌ای‌های شما در جبهه و دوران اسارت معتقدند شما از این سوابق برای رسیدن به مقام سیاسی سوء‌استفاده می‌کنید. پاسخ‌تان به این‌ شایعات چیست؟
ـ‌ به هر حال سوابق چیزی جداشدنی از من نیست. من از سال 56 وارد جریان انقلاب شدم. وقتی از من سوال می‌کنید و می‌گویید تابحال چکار کرده اید، باید بگویم. آیا گفتن اینکه من چه کار کرده‌ام سوء‌استفاده برای مقام می شود؟ به هر حال من 7 سال اسیر بوده‌ام و این تجربه و سابقه را دارم. آیا اعلان این می‌شود سوء‌استفاده؟ من نظری در این مورد ندارم و باید دوستان خودشان بگویند.
در خبرگزاری فارس شما در مناظره‌ای که برای انتخابات داشتید، گفته بودید اهل پیگیری و جدال نیستم. آیا این معنای محافظه کاری نمی‌دهد؟
ـ نه، منظور من از جدال، درگیری است. من اهل درگیری نیستم و مثلا در زمانی که فرماندار بویین‌زهرا بودم، با نماینده وقت جناب آقای علیخانی مرزبندی فکری داشتم؛ اما با یکدیگر برای رشد منطقه همکاری می‌کردیم و درگیری و جدالی نداشتیم. بنده و ایشان بسیاری از دیدگاه‌های یکدیگر را نمی پسندیم اما احترام متقابل همیشه بوده است.
مخاطبان پرسیده‌اند شما چرا در زمان‌هایی که شاهد کارهای اشتباه همفکران خود بوده‌اید، هیچ موضع‌گیری نکرده‌اید. مثلا در زمان تخریب قبور مطهر شهدای امامزاده حسین و... .
ـ اتفاقا بنده جزو معدود شخصیت‌های استان بودم که به آن واقعه انتقاد کردم. این طور نیستم که صدایم درنیاید؛ حرف خودم را همیشه زده‌ام.
یک دوره‌ای زمان آقای محمودیان من مدیرکل بنیادشهید بودم و می‌خواستیم شهدا را در بوستان فدک دفن کنیم اما مدیریت استان موافق نبود. من تمام تلاشم را برای تحقق این امر انجام دادم اما کار را رسانه‌ای نکردم. برای مصاحبه فرمانداری رفته بودم. هنوز احمدی‌نژاد آنقدرها از چشم اصولگرایان نیفتاده بود. خبرنگار از من پرسید یک کار منفی احمدی‌نژاد را که نمی‌پسندی بگو: گفتم ماجرای آقای کردان. گفت یک کار مثبت بگو گفتم تشکیل هیات دولت در استان‌ها. ماجرای آقای کردان هنوز آنقدرها مطرح نشده بود فقط مقاومت مجلس بود و اصرار احمدی‌نژاد که حتما باید این آقا وزیر بشود. گفتم وقتی غالب مجلس با موضوعی مخالف باشد، باید هماهنگی با مجلس داشته باشیم.
آن خبرنگار گفت اگر این موضوع را بفرستیم بالا، فرماندار شدنت منتفی می‌شود، چه می‌کنی؟ گفتم من که از مادرم فرماندار به دنیا نیامده‌ام. اینجا نشد می‌روم جای دیگر و نظرم این است و می‌گویم.
گفتید احمدی‌نژاد از چشم اصولگرایان افتاد. دلیلش چه بود؟
ـ موضعگیری‌های شخصی و اصرار بر رای خود. معتقدم باید مدیریت ثباتی داشته باشد و عزل و نصب‌ها اعتباری داشته باشد، اینکه طرف را در ماموریت عزل کنیم، آبروریزی است و می‌توانست 3 روز صبر کند و هیچ مشکلی پیش نمی‌آمد.
در این 8 سال مدیریت اصولگرایان بر استان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
ـ یک بخش فعالیت‌های عمرانی بود که به طور پراکنده در سطح کشور انجام شد. در 8 سال گذشته استان ما امور زیربنایی زیادی انجام داد. اکثر راه‌های ما دوبانده شد. جاده بویین‌زهرا در زمان آقای هاشمی شروع شد، در زمان خاتمی تمام نشد؛ ولی بنده در زمانی که فرماندار بودم، با توجه به حمایت‌هایی که شد، جاده را تحویل دادم. شاید بگوییم آسفالت مناسبی ندارد که درست است اما بالاخره این کار شد. راه‌های روستایی خدمات بهداشتی بیمارستان مهرگان، تاکستان، آبیک و... این‌ها در این دوره انجام شد. ضمن اینکه در موضعگیری‌های سیاسی می شد خیلی اخلاقی تر از این برخورد کرد.
اصولگرایان حاکمیت را یک‌دست کردند و به قلع و قمع نیروهای متخصص دست زدند. آیا این روند را قبول دارید؟
ـ یکی دو تا دستگاه مثل وزارت کشور و آموزش و پرورش هست که معمولا با عوض شدن دولت‌ها، مدیران آن عوض می‌شوند. در هر تغییری این‌ها دچار تحول می‌شوند. معتقدم دستگاه‌های تخصصی ما نباید دچار تغییر در بدنه شوند. من قائل به این بودم و شما از دوستان اصلاح‌طلب در شهرستان‌های البرز و قزوین بپرسید که من صرفا به تخصص و کارایی‌شان توجه می‌کردم و نه گرایش سیاسی‌‌شان!
می‌گویند شما می‌خواهید نماینده مجلس شوید. درست است؟
ـ این را نه رد می‌کنم و نه تایید؛ هنوز زمانش نشده که دقیق تصمیم بگیرم. من معتقدم پاداش عمل انسان به حجم و نوع کار نیست. مهم نیت انسان است. فرقی نمی‌کند کارمند باشی، فرماندار، عضو شورا یا نماینده باشی! برای شخص تفاوتی از این لحاظ نیست اما جامعه‌ای که تحت پوشش خدمت این شخص هست فرق می‌کند. من شخصا اصراری بر اینکه کجا خدمت کنم ندارم. اما اگر احساس کنم جایی فرصت خدمت بهتر هست، می‌روم همانجا خدمت می‌کنم. وظیفه‌ من اعلام آمادگی برای خدمتگزاری است و هر جا باشد حاضرم.
این خدمتگزاری که امروزه ورد زبان همه شده است، شما در انتخابات شورا دیدید و خودتان هم اشاره کردید بعضی‌ها تخصص لازم را ندارند و چه بسا بیایند و رای هم بیاورند ولی در‌واقع خدمتگزاری نمی‌کنند و فرصت را از کسی دیگر که ممکن بود بهتر کار کند می‌گیرند. شما خودتان را در حد خدمتگزاری به عنوان نماینده مجلس می‌دانید؟
ـ ما در جنگ چیزی را تجربه کردیم؛ تا زمانی که شهید حسن‌پور بود، هیچ‌کس اظهار وجود نمی‌کرد. در یک مقطعی تا زمانی که مسعود پرویز بود من اظهار وجود نمی‌کردم. بعد از شهادت این‌ها دوستان چنین نگاهی را به من داشتند که مثلا تا فلانی هست ما اظهار وجود نمی‌کنیم. اگر آقای ابوترابی در دوره قبلی در قزوین نامزد می‌شد من ورود پیدا نمی‌کردم. اما اگر ببینم می‌توانم همپای حاضران باشم وارد می‌شوم و انتخاب با مردم است.
وزن نمایندگان کنونی استان در مجلس را چگونه می‌بینید؟
ـ وضع نمایندگان استان قزوین می‌تواند خیلی بهتر از این باشد و می‌توانند وزن بیشتری داشته باشند. اگر تلاش بشود می‌توانند تاثیرگذارتر باشند. من قبل انتخابات نکته‌ای گفتم: همبستگی، یکپارچگی و اتحاد بین نمایندگان می‌تواند خیلی بیشتر از این باشد. هم اتحاد و هم پیگیری هماهنگ برای مسایل استان.
وزن شخصی نمایندگان استان را چطور می بینید؟ مثلا منتقدان می‌گویند ما الان 4 نماینده داریم که مجموع تاثیرگذاری نطق‌ها و اظهارنظرهای اصولی و تخصصی هر 4 نفرشان به اندازه یک نفر از نمایندگان سابق مثل آقای ابوترابی یا علیخانی نیست.
ـ ظرفیت افراد یکسان نیست. معتقدم باید نمایندگان ما بیشتر از این‌ها فعال و پیگیر باشند.
افرادی هستند که به طریقی نماینده یا عضو شورا شده‌اند و می‌روند 4ـ5 روز پشت در اتاق یک وزیر یا مدیرکل می‌نشینند تا یک وقت ملاقات 5 دقیقه‌ای بگیرند و برخی افراد دیگر هستند که به خاطر وزن سیاسی و اجتماعی خود همان کار را با یک تلفن انجام می‌دهند. فکر می‌کنید چنین وزن سیاسی و اجتماعی و چنین ارتباطاتی برای نمایندگی مجلس دارید؟
ـ تاکنون در حد کلان قرار نگرفته‌ام که بتوانم اظهارنظر بکنم. اما در حد عرف، الان ارتباطات خوبی دارم و فکر می‌کنم در مقایسه با دیگران کم نداشته باشم.
در دوره 8 ساله اصولگرایان فساد مالی بسیار بوده و الان هر روز یک گوشه‌اش بیرون می‌افتد. با وجود اصرار اصولگرایان و دولت احمدی‌نژاد بر پاکدستی فکر می‌کنید دلیل این همه فساد در دولت او چیست؟
ـ در هر دوره‌ای فساد به حدی وجود داشته است؛ اما من معتقدم هر کجا که بیشتر از همه جا مطمئن شده‌ایم، از آن ناحیه ضربه خورده‌ایم.
می‌گویم بخشی را که منصوب به افراد خاصی است یا به آن اطمینان داریم، نباید خالی از نظارت بگذاریم و اتفاقا باید نظارت قوی‌تری داشته باشیم، چون احتمال ضربه خوردن از جایی که مطمئن شده‌ایم بیشتر است.
خودتان همین نظارت را در شورا بر عملکرد شهرداری داشته‌اید؟
ـ بله، مثلا سال گذشته مطلع شدیم که شرکت‌های پیمانکاری جمع‌آوری زباله پرداخت به کارگران را با تاخیر انجام می‌دهد و رفتار خوبی با کارگران ندارد. بلافاصله پیگیری و پیمانکار خلع ید شد. پرداخت به کارگران مستقیما انجام شد و غائله را ختم به خیر کردیم.
در مورد همین گردآوری زباله (که طلای کثیف نامیده می‌شود) آیا نظارتی بر درآمد شهرداری از ناحیه فروش مواد بازیافتی دارید؟ بخصوص الان که با زباله‌گردها برخوردهای سفت و سختی می‌کنند تا همه چیز برای خودشان بماند. در ردیف‌های بودجه درآمدی برای این در نظر گرفته شده است؟
ـ درآمد که ندارد همه‌اش هزینه است.
مواد بازیافتی زباله ازجمله مس و آهن و پلاستیک و... قیمت بالایی دارند.
ـ این‌ها را شهرداری جمع‌آوری نمی‌کند؛ کنسرسیومی متشکل از همان مجموعه‌هایی که زباله گرد بودند جمع‌آوری می‌کند و بازیافت آن‌ها را هم برعهده دارد. البته قراردادی هم به مبلغ سالانه 500 میلیون تومان با شهرداری قزوین دارد.
برای این مزایده انجام شده است؟
ـ نه، ترک مزایده شد چون یک شرکت نبود و کنسرسیومی از چند شرکت مسئول این کار شد. بعد از آن بود که با زباله‌گردهای غیرقانونی برخورد شد. این افراد هم در دل آن شرکت‌ها جای گرفتند.
فکر نمی‌کنید 500 میلیون تومان برای مواد بازیافتی شهری 400 هزارنفری در طی یکسال مبلغ ناچیزی است؟ این مبلغ را آن کنسرسیوم در کمتر از یک ماه می‌تواند دربیاورد.
ـ البته این مبلغ برای مواد بازیافتی است و برای سال اول این کار انجام شد. امسال اولین سالی بود که قرارداد بسته شد تا برای سال آینده ارزیابی دقیق‌تر شود و مبلغ واقعی‌تری داشته باشد.
برگردیم به بحث سیاست؛ در انتخابات مجلس گذشته خیلی بر مبانی اصولگرایی نایستاند، این را قبول دارید که خیلی در ائتلاف‌ها ضعیف هستید؟
ـ اصلا جریان اصولگرایی قزوین را در قالب این تشکل نبینید چون ممکن است دچار اشتباه شوید. من معتقدم عملکرد اصولگرایان استان قزوین در چند انتخابات اخیر مثبت نبوده؛ نه در دوره پیش که آمدند آقایان ابوترابی و محمددوست را انتخاب کردند و نه در دوره اخیر که برای برخی ملاحظات این کار را انجام دادند و فکر می‌کنم 5+6 و 7+8 که در این دو دوره گذشته تصمیم‌گیری کردند، تصمیم اصولی نگرفتند و عدم توفیق‌شان هم به این دلیل بود. اولا که این دوره اصلا از به وجود آوردن اجماع عاجز بودند. در دوره قبل هم که اجماع نسبی به وجود آوردند انتخاب درستی نداشتند.
به نظرتان می‌توانیم دایره اصولگرایان را همچنان بسته ببینیم یا انشعاب هایی مثل جبهه پایداری افزایش می‌یابد؟
ـ شاید بشود، شاید هم به خاطر شرایط سیاسی اتحادی نسبی برقرار شود.
انتصاب آقای روزبه را به سمت استانداری چگونه می‌بینید؟
ـ آقای روزبه نیرویی است که سابقه اجرایی داشته و تجربه معاونت سیاسی، اداری، سرپرستی و فرمانداری را در کارنامه خود دارد؛ بنابراین بهترین انتخاب بین نیروهای مطرح شده بوده است. هنوز برای نظر دادن زود است و باید مدیرانش را انتخاب بکند تا بتوان گفت. اما آقای پارسا معاون برنامه‌ریزی استانداری را چندان نمی‌شناسم...
انتصاب آقای رحیمی را چگونه می‌بینید؟ شخصیت‌های سیاسی استان می‌گویند فضای سیاسی قزوین بسیار سرد بوده است. به نظرتان رحیمی می‌تواند گرما را به این فضا برگرداند؟
ـ آن چیزی که برخی انتظار دارند مثل زمان معاونت آقای علی باقری باشد اینطور نخواهد شد؛ چون رحیمی نیروی معتدلی است که در هر دو طرف مقبولیت و احترام دارد و با همه جریانات ارتباط مثبتی دارد. اگر تصمیم بگیرد که زمینه حضور جریان‌ها را در استان فراهم کند، ظرفیت لازم را دارد چون ارتباطش با همه خوب است. اگر هر کسی در اندازه و جایگاه و حیطه اختیارات خودش کار کند خوب است.
gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 265 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:19