اشراف:یک اندیشکده صهیونیستی معتقد است روسیه نفوذ خود را در خاورمیانه از دست داده و به دنبال احیای نقش خود در این منطقه است.
به گزارشاشراف، اندیشکده صهیونیستی بگین سادات در گزارشی به قلم «دکتر آنا گیفمن[1]» و «یوری تپ»[2]نوشت: دخالت روسیه در خاورمیانه در حال حاضر چیزی بیش از تلاش این کشور برای حفظ اوضاع رو به وخامت خود در صحنهی بینالمللی نیست. حمایت روسیه از حکومت اسد در سوریه، تصویر این کشور را در میان سایرکشورهای عربی خدشهدار کرده و نفوذ آن را در این مناطق تضعیف ساخته است. اگر چه این کشور قادر نخواهد بود پشتیبانی مالی برای خود دستوپا کند، اما در صورت کاهش روابط آمریکا با دولتهای اسلامی جدید در منطقه، ممکن است تلاش کند تا خلأ قدرت [در خاورمیانه] را پر کند.
سایت خبری تحلیلیاشرافبدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را برای اطلاع نخبگان و تصمیم گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند.
■روسیه همیشه خواهان آن بوده تا نفوذ از دست رفته خود در خاورمیانه را مجدداً به دست آورد■
پوتین، رئیس جمهور روسیه، از زمان به قدرت رسیدن همیشه خواهان آن بوده تا نفوذ [از دست رفتهی] این کشور در خاورمیانه را مجدداً به دست آورد. محسوب شدن به عنوان یک قدرت سیاسی، بخش اصلی تلقی سنتی روسیه از خود، و مبنای استراتژی پوتین برای تجهیز و آمادگی عمومی بوده است. روسیه همانند هر دولت بزرگی که سودایی در سر دارد، مایل است تا از اختیاراتی در خاورمیانه برخوردار باشد. با این حال، موضع قاطعانه و لفاظی سرسختانهی مسکو نباید به غلط تعبیر گردد؛ در واقع روسها تا حدود زیادی، ناتوانی و ناکامی خود را که نتیجهی ضعف بالفعل آنان برای نفوذ در سیاستهای منطقه است، از انظار پنهان میدارند. آخرین رویدادهای «بهار عربی[3]» که قدرت را به گروههای اسلامی مختلف تسلیم کرد، تنها این وضعیت را تشدید نمود. جنگ داخلی سوریه و درگیری اخیر حماس و اسرائیل روشنگر این نکته است.
■سوریه نزدیکترین متحد روسیه در خاورمیانه■
- جنگ داخلی سوریه
سوریه مدتها نزدیکترین متحد روسیه در خاورمیانه بوده و خصوصاً از زمان پایان جنگ سرد[4]، تنها متحد این کشور محسوب شدهاند. فقدان منابع و امکانات [مالی] برای اعمال نفوذ در مناطق دیگر سبب شده تا روسیه رابطهای نزدیک (هر چند عمدتاً یک طرفه) با سوریه را حفظ نماید؛ رابطهای که اساساً بر مبنای تأمین تسلیحات برای سوریه بوده است. سوریه نیز در عوض، اولویتهای اقتصادی آینده را برای روسیه تعهد نموده و پایگاه تجهیزات دریایی طرطوس[5]را در اختیار ناوگان روسیه قرار داده است. سوریه همچنین با کمک به ایجاد تصویر نفوذ روسیه در منطقه، عطش این کشور را برای کسب موقعیت یک قدرت بزرگ سیراب نموده است.
■نقش محوری سوریه در سیاست خارجی روسیه■
علیرغم نقش محوری سوریه در سیاست خارجی روسیه، تلاشهای پوتین در طول جنگ داخلی فعلی در سوریه عمدتاً منحصر به دیپلماسی بوده است. روسیه حکومت بشار اسد را در سازمان ملل مورد حمایت دیپلماتیک قرار داده و مانع از اعمال راهحلهای تند [نظامی] و دخالت بینالمللی در مورد این دولت شده است. اما جالب آنکه این دولت در کمک به سوریه برای سرکوب قیام، دنبالهروی ایران است. هرچند روسیه تا به حال صراحتاً دخالتهای بینالمللی در این درگیری را مورد اعتراضقرار داده، اما قادر به پیشروی بر خلاف جریان همکاری با شورشیان نیز نبوده است. از سوی دیگر، حمایت شدید دیپلماتیک این کشور از حکومت سوریه، تلفات سنگینی را برای بقیهی دنیای عرب به بار آورد. به علاوه، مسکو ظاهراً مایل نبوده که منافع اقتصادی حیاتی خود را به منظور به دست آوردن شانسی ضعیف برای نفوذ در خاورمیانه به خطر اندازد. در نتیجه، روسیه و ترکیه با وجود داشتن دیدگاههایی مخالف در مورد سوریه، موفقیت قابل توجهی را در زمینهی احداث خط لولهی گاز «جریان جنوبی[6]» به اروپا به دست آوردند. با وجود این که ترکیه، پس از آلمان، دومین مشتری بزرگ گاز روسیه است، اما از آنجا که اجرای این پروژه منوط به اجازهی دولت ترکیه برای عبور خط لوله از اراضی کشورش میباشد، روسیه طرف ضعیفتر این معاهده محسوب میگردد.
■روسیه جزو معدود اَبَرقدرتهایی است که به روابط رسمی خود با حماس ادامه داده■
- عملیات ستون دفاعی[7]
رابطهی روسیه با حماس در سال 2006، یعنی پس از پیروزی این سازمان در انتخابات فلسطین آغاز شده و در سال 2007، یعنی هنگامی که حماس کنترل نوار غزه را در اختیار گرفت، شدت یافته است. روسیه جزو معدود اَبَرقدرتهایی است که به روابط رسمی خود با حماس ادامه داده و آن را به عنوان سازمانی تروریستی محسوب نمیکند. بازدید رسمی هیئت حماس از روسیه در سال 2006 که مورد استقبال سرجی لاوروف[8]، وزیر امور خارجهی روسیه قرار گرفت، به میزان قابل توجهی سبب شناسایی رسمی این سازمان گردید. پس از آن نیز لاوروف مرتباً با خالد مشعل، رهبر حماس که در سال 2010 به روسیه سفر کرده بود، ملاقات کرده است. مقامات روسیه موضع کشور خود را با این ادعا توجیه نمودند که ارتباط با هر دو طرف درگیری، امکان مذاکره و گفتگویی مؤثر در جهت حلوفصل اختلافات را فراهم میسازد. آنان قبلاً نیز چنین رهیافتی را در درگیری کُره به کار برده بودند؛ این کار قاعدتاً برای آن بود که بتوانند اهمیت بینالمللی خود را کاملاً در ورای توانایی واقعیشان برای اعمال نفوذ، حفظ نمایند.
هنگامی که در طول موازنه [ی قوا] بین اسرائیل و حماس، عملاً فرصت اعمال نفوذ روسیه فراهم گردید، این کشور ضمن قرار گرفتن در خارج از معرکه، تنها به لفاظی قاطعی علیه اسرائیل و ارائهی پیامهایی بیاساس برای درخواست خویشتنداری از طرفین، بسنده نمود. لاوروف در کنفرانسی خبری پس از ملاقات با هیئت وزرای خارجهی عرب در ریاض، اقدامات اسرائیل را به عنوان اقداماتی «ناسازگار» و «کاملاً غیرقابل قبول» توصیف نمود؛ در حالی که پوتین از دو طرف درخواست خویشتنداری کرده بود. از سوی دیگر، شبکهی ماهوارهای دولت روسیه به زبان انگلیسی و عربی (شبکهی خبری روسیهی امروز[9]) ، تبلیغات ضد اسرائیلی شدیدی را به نمایش گذاردندکه بیشباهت به تحریک[اذهان عمومی] نبوده است.
بدیهی است این اظهارات، تلاش مأیوسانهی روسیه را برای اصلاح تصویر شکستهی خود در اذهان دنیای عرب به خاطر حمایت از حکومت اسد منعکس میسازد. معهذا این مصرِ تحت حمایت آمریکا بود که با ایفای نقشی محوری در تحقق توافقنامهی آتشبس بین حماس و اسرائیل، از امتیازات اعتبار بینالمللی برخوردار گردید. روسیه در این جریان هیچگونه نقشی نداشته و در تمامی طول این بحران کاملاً بیارتباط [با موضوع آتشبس] بوده است.
■روسیه ممکن است به فکر اتخاذ موضع پرمخاطرهتری در خاورمیانه بیفتد■
موضوع نفت تقریباً خود به خود، از اهمیتی اساسی برای همهی بازیگران عرصهی مانور خاورمیانه برخوردار گردیده، خصوصاً برای روسیه که فرصتهای اقتصادی آن مستقیماً در گرو نوسانات قیمتهای نفتی است. اما بیثباتی دیرینه در منطقه (آخرین واکنشهای تند «بهار عربی») و تشدید تنش بین ایران و اسرائیل سبب افزایش قیمت نفت گردید، بدون آنکه دولت روسیه مداخلهای خاص در این مورد به عمل آورده باشد. از این گذشته، دخالت روسیه در منطقه منافع زیادی برای این کشور در بر نخواهد داشت، زیرا به نظر میرسد سیاستهای روسیه در خاور میانه بیشتر سیاستهایی جاهطلبانه است تا در جهت کسب منافع اقتصادی.
روسیه به دلیل عدم توانایی برای تأثیر در اوضاع از نظر مردم، و از دست دادن آخرین ذرههای نفوذ دیپلماتیک ممکن است به فکر اتخاذ موضع پرمخاطرهتری در زمینهی موضوعات خاورمیانه بیفتد تا بتواند مجدداً موقعیت خود را در میان اعراب به دست آورد. اما تا زمانی که آمریکا روابط خود را با حکومتهای اسلامی جدید در منطقه تداوم میبخشد، واکنش روسیه عمدتاً محدود به حوزهی دیپلماتیک خواهد بود. از آنجا که روسها چیزی برای ارائه یا شرکت دادن در شرایط رو به رشد فعلی ندارند (و یا آنچه در چنته دارند بسیار ناچیز است) ، مطلقاً جایگاهی در خاورمیانه نخواهند داشت. از سوی دیگر، اگر چیزی موجب شکاف در روابط بیثبات اسلامگرایان و آمریکا گردد و اگر آمریکا از حمایت خود دست بردارد، روسها مطمئناً برای پر کردن این خلاء، وارد معرکه میشوند تا همانند گذشته، با حمایت از حکومتهای ضد آمریکایی، نفوذ[از دسترفتهی]خود را دوباره به دست آورند. اما آنان به دلیل عدم توانایی در ارائهی کمکهای مالی مهم، ممکن است سعی نمایند از طریق فراهم نمودن تسلیحات و حمایت دیپلماتیک، به جبران این ناتوانی بپردازند.
gmail...
ما را در سایت gmail دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : imi gmail بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1393 ساعت: 18:09